39ثانیه
ثانیه
يکي از مهمترين چالش هاي کشورهاي در حال توسعه در زمينه بهره برداري از فناوري هاي روز دنيا، بحث فرهنگ کاربري و استفاده از فناوري است. از آنجا که کشورهاي در حال توسعه و جهان سومي در چند قرن اخير در بازار فناوري به عنوان مصرف کننده(وارد کننده صرف) فناوري بوده اند لذا به هنگام ورود هر کدام از فناوري هاي جهانشمول با چالش ها و مشکلات بسياري مواجه مي شوند چرا که در بهترين حالت زمان و انرژي بسياري را صرف شناخت قابليت هاي کاربري و بومي سازي آن مي کنند و در بدترين حالت همين زمان و انرژي به علاوه هزينه هاي بسيار صرف مقاومت و انديشه براي برخورد با فناوري مي شود. اينجاست که بايد از مساله فرهنگ فناوري به عنوان يکي از زيرساخت ها و شاخص هاي اساسي توسعه فناوري در جامعه امروزي نام برد.
کشور ما هم از اين بي قاعدگي مستثني نبوده و سال هاي سال است که همگام با عصر توسعه فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي با چالش هاي گوناگوني دست و پنچه نرم کرده است و اين موضوع حاصل يکي از موارد زير است:
فناوري بدون فرهنگ لازم وارد شده است، فناوري با فرهنگ آن به کشور وارد شده است ولي فرهنگ فناوري در تضاد با فرهنگ بومي بوده است و سرانجام اينکه فرهنگ سازي درستي انجام نشده و در نتيجه کاربري همراه با ديدگاه ها و روش هاي نادرست است. از جمله آن مي توان به توسعه فناوري هايي همچون ويدئو در دهه شصت، ماهواره در دهه هفتاد و اينترنت در دهه هشتاد اشاره کرد که اگر به خاطرات مرور شود خواهيم ديد که مبحث کاربري عمومي هر يک از اين سه فناوري تا چه حد چالش برانگيز و همراه با بحث هاي بيهوده بود که با گذشت زمان به امري عادي تبديل شد.
آنچه امروز همزمان با توسعه تلفن همراه در کشور به عنوان معضل جديدي از توسعه فناوري ها گريبانگير ما شده است تجربه اي جديد در راستاي موضوع تقابل فرهنگ و فناوري است. سال ها پيش خطوط موبايل با قيمت هاي يکي، دو ميليوني در دست عده اي خاص ديده مي شد و بسياري از مردم استفاده از آن را تجملاتي و غير ضروري مي دانستند ولي امروز توسعه ده ميليون شماره اي آن فقط در اپراتور اول و آغاز فعاليت اپراتورهاي بعدي باعث شده است که کاربري تلفن همراه به صورت عمومي توسعه يابد که البته باز هم معضل هميشگي نحوه استفاده از اين ابزار گريبانگير کشور شده است. هيچ انتقادي بر تعداد گوشي هاي واگذار شده جداي از مسئله کيفيت ارتباطي خطوط وارد نيست اما بحث بر اين است که وقتي از تلفن همراه و ضريب نفوذ آن به عنوان يکي از اساسي ترين معيارهاي توسعه دانايي محور ياد مي کنيم بايد اين شاخص ها را در الزامات اجرايي و کاربردي آن فناوري بجوييم نه در کميت و تعداد تلفن هاي همراه واگذار شده. استفاده از تلفن همراه براي مکالمه و ارسال پيام کوتاه در کشور ما از سطح فرهنگي معقولي برخوردار نيست. درصد بالايي از کاربران تلفن همراه (به خصوص جوانان) در ايران اين وسيله را به عنوان ابزاري جهت گفت و شنود هاي طولاني غير ضروري و غير کاري يا ارسال پيام هاي کوتاه غير ضروري که گاه تعداد آن در مقياس ملي به سي تا چهل ميليون هم مي رسد مورد استفاده قرار مي دهند و بار بسيار زيادي را بر شبکه ضعيف فعلي وارد مي آورند که اين بار سبب افزايش قطعي حين مکالمه، عدم دسترسي، اتصال هاي اشتباه، عدم ارسال پيام کوتاه و...مي شود.اين مساله يک معضل ملي در استفاده بهينه از فناوري براي دست يابي به بهره وري است. توسعه فناوري اطلاعات در حد بسيار زيادي با مبحث بهره وري ملي گره خورده است و از اين رو هر گونه استفاده نادرست از فناوري مساوي با ضربه زدن به اقتصاد کشور خواهد بود. کشور سنگاپور که يکي از کوچک ترين کشورهاي شرق آسيا و البته پيشرو ترين در بحث بهره وري ملي است قانوني را مصوب کرده است که مکالمه تلفن همراه تا مرز 39 ثانيه براي کاربران رايگان است و با ورود به ثانيه چهل کاربر بايد هزينه چهل ثانيه را پرداخت کند و براي ثانيه ها و دقايق بعدي نيز هزينه تصاعدي درنظر گرفته شده است. در چنين شرايطي و طبق نتايج حاصل اکثر مردم نه از روي خست که از روي باوري ملي سعي مي کنند مکالمه هاي کاري خود را حداکثر در همان 39 ثانيه انجام دهند. بنابراين علاوه بر کاهش هزينه هاي خود به "کاهش بار شبکه تلفن همراه" و بهره وري ملي نيز کمک کرده اند. اما در شرايط حاضر و با کمال تعجب مي بينيم که فرهنگ سازي هايي از اين دست به هيچ وجه از سوي متوليان امر در کشور ما انجام نمي شود! حالا به جاست به آخرين فيش تلفن همراه خود مراجعه کنيم و ببينيم چند دقيقه از زمان مکالمه خود را بيهوده صرف کرده ايم و تلاش کنيم در ماههاي آتي اين زمان را کاهش دهيم.
يکي از مهمترين چالش هاي کشورهاي در حال توسعه در زمينه بهره برداري از فناوري هاي روز دنيا، بحث فرهنگ کاربري و استفاده از فناوري است. از آنجا که کشورهاي در حال توسعه و جهان سومي در چند قرن اخير در بازار فناوري به عنوان مصرف کننده(وارد کننده صرف) فناوري بوده اند لذا به هنگام ورود هر کدام از فناوري هاي جهانشمول با چالش ها و مشکلات بسياري مواجه مي شوند چرا که در بهترين حالت زمان و انرژي بسياري را صرف شناخت قابليت هاي کاربري و بومي سازي آن مي کنند و در بدترين حالت همين زمان و انرژي به علاوه هزينه هاي بسيار صرف مقاومت و انديشه براي برخورد با فناوري مي شود. اينجاست که بايد از مساله فرهنگ فناوري به عنوان يکي از زيرساخت ها و شاخص هاي اساسي توسعه فناوري در جامعه امروزي نام برد.
کشور ما هم از اين بي قاعدگي مستثني نبوده و سال هاي سال است که همگام با عصر توسعه فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي با چالش هاي گوناگوني دست و پنچه نرم کرده است و اين موضوع حاصل يکي از موارد زير است:
فناوري بدون فرهنگ لازم وارد شده است، فناوري با فرهنگ آن به کشور وارد شده است ولي فرهنگ فناوري در تضاد با فرهنگ بومي بوده است و سرانجام اينکه فرهنگ سازي درستي انجام نشده و در نتيجه کاربري همراه با ديدگاه ها و روش هاي نادرست است. از جمله آن مي توان به توسعه فناوري هايي همچون ويدئو در دهه شصت، ماهواره در دهه هفتاد و اينترنت در دهه هشتاد اشاره کرد که اگر به خاطرات مرور شود خواهيم ديد که مبحث کاربري عمومي هر يک از اين سه فناوري تا چه حد چالش برانگيز و همراه با بحث هاي بيهوده بود که با گذشت زمان به امري عادي تبديل شد.
آنچه امروز همزمان با توسعه تلفن همراه در کشور به عنوان معضل جديدي از توسعه فناوري ها گريبانگير ما شده است تجربه اي جديد در راستاي موضوع تقابل فرهنگ و فناوري است. سال ها پيش خطوط موبايل با قيمت هاي يکي، دو ميليوني در دست عده اي خاص ديده مي شد و بسياري از مردم استفاده از آن را تجملاتي و غير ضروري مي دانستند ولي امروز توسعه ده ميليون شماره اي آن فقط در اپراتور اول و آغاز فعاليت اپراتورهاي بعدي باعث شده است که کاربري تلفن همراه به صورت عمومي توسعه يابد که البته باز هم معضل هميشگي نحوه استفاده از اين ابزار گريبانگير کشور شده است. هيچ انتقادي بر تعداد گوشي هاي واگذار شده جداي از مسئله کيفيت ارتباطي خطوط وارد نيست اما بحث بر اين است که وقتي از تلفن همراه و ضريب نفوذ آن به عنوان يکي از اساسي ترين معيارهاي توسعه دانايي محور ياد مي کنيم بايد اين شاخص ها را در الزامات اجرايي و کاربردي آن فناوري بجوييم نه در کميت و تعداد تلفن هاي همراه واگذار شده. استفاده از تلفن همراه براي مکالمه و ارسال پيام کوتاه در کشور ما از سطح فرهنگي معقولي برخوردار نيست. درصد بالايي از کاربران تلفن همراه (به خصوص جوانان) در ايران اين وسيله را به عنوان ابزاري جهت گفت و شنود هاي طولاني غير ضروري و غير کاري يا ارسال پيام هاي کوتاه غير ضروري که گاه تعداد آن در مقياس ملي به سي تا چهل ميليون هم مي رسد مورد استفاده قرار مي دهند و بار بسيار زيادي را بر شبکه ضعيف فعلي وارد مي آورند که اين بار سبب افزايش قطعي حين مکالمه، عدم دسترسي، اتصال هاي اشتباه، عدم ارسال پيام کوتاه و...مي شود.اين مساله يک معضل ملي در استفاده بهينه از فناوري براي دست يابي به بهره وري است. توسعه فناوري اطلاعات در حد بسيار زيادي با مبحث بهره وري ملي گره خورده است و از اين رو هر گونه استفاده نادرست از فناوري مساوي با ضربه زدن به اقتصاد کشور خواهد بود. کشور سنگاپور که يکي از کوچک ترين کشورهاي شرق آسيا و البته پيشرو ترين در بحث بهره وري ملي است قانوني را مصوب کرده است که مکالمه تلفن همراه تا مرز 39 ثانيه براي کاربران رايگان است و با ورود به ثانيه چهل کاربر بايد هزينه چهل ثانيه را پرداخت کند و براي ثانيه ها و دقايق بعدي نيز هزينه تصاعدي درنظر گرفته شده است. در چنين شرايطي و طبق نتايج حاصل اکثر مردم نه از روي خست که از روي باوري ملي سعي مي کنند مکالمه هاي کاري خود را حداکثر در همان 39 ثانيه انجام دهند. بنابراين علاوه بر کاهش هزينه هاي خود به "کاهش بار شبکه تلفن همراه" و بهره وري ملي نيز کمک کرده اند. اما در شرايط حاضر و با کمال تعجب مي بينيم که فرهنگ سازي هايي از اين دست به هيچ وجه از سوي متوليان امر در کشور ما انجام نمي شود! حالا به جاست به آخرين فيش تلفن همراه خود مراجعه کنيم و ببينيم چند دقيقه از زمان مکالمه خود را بيهوده صرف کرده ايم و تلاش کنيم در ماههاي آتي اين زمان را کاهش دهيم.
+ نوشته شده در ساعت توسط Gh.Bashari
|